جدول جو
جدول جو

معنی بخته بار - جستجوی لغت در جدول جو

بخته بار
بخت و اقبال
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ تِ)
دهی از دهستان خنج دربخش مرکزی شهرستان لار است که در 126 هزارگزی شمال باختری لار و در دامنۀ شمالی ارتفاعات لیتو قرار دارد. گرمسیر است و 76 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصولش غلات و خرما و پیاز و شغل اهالی آنجا زراعت است و راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(گَ)
آنچه بخیه دارد. (آنندراج). پارچه ای که بخیه کرده باشند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ تَ)
قریه ای ازخرۀ شاخن در قاینات. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(پُ تَ / تِ)
کارآمد. ضنن، مرد دلاور پخته کار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(بَ تَ)
دهی از دهستان ناروئی بخش شیب آب شهرستان زابل. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بسته کار
تصویر بسته کار
کند کار، سست رای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پخته کار
تصویر پخته کار
کار آمد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخته بر
تصویر تخته بر
آنکه چوب را تراشد و بشکل قطعات تخته در آورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسته کار
تصویر بسته کار
مکانیک
فرهنگ واژه فارسی سره
بیشه زار، مرغزار، مرتع، علفزار
فرهنگ واژه مترادف متضاد
نفرین و سرزنش، گاو نر اخته شده و بارکش
فرهنگ گویش مازندرانی
میان خواب و بیداری، در نیم بسته
فرهنگ گویش مازندرانی